مادرها مانند نخ تسبیح میمانند؛
نسبت به دانهها کمتر خودنمایی میکنند
ولی اگر نباشند هیچ دانهای کنار دیگری نمیماند!
خدایا! نخ هیچ تسبیحی پاره نشود....
یاد آن زمان بخیر! آن موقع که در بازیهایمان ادای بزرگترها را در میآوردیم. مانتو و روسری میپوشیدیم با کفشهای پاشنه بلند. برای خود خانه میساختیم و در رؤیاهای خود غرق بودیم، و چیزی از گرفتاری بزرگترها نمیدانستیم......